مدح و مناجات با امام سجاد علیه السلام
ای خدا را اسم اعظم یا علیّ بن الحسین وی تنت روح مجسّم یا علیّ بن الحسین ای دمیـده از دمت روح خدایی از ازل بـر تـن حـوّا و آدم یا عـلـیّ بن الحـسیـن ای مناحات شبت در آسمان بخشیده روح بر تن عیسی بن مریم یا علیّ بن الحسین صفحه صفحه سیر کردم در کلامت یافتم مصحفی ز آیات محکم یا علیّ بن الحسین مصحف نـورانیت تنها زبـور اهل بیت خود ز صد داود اعلم یا علیّ بن الحسین میتـوانـد با دل مُـرده کـند کـار مسیـح هر که از مدحت زند دم یا علیّ بن الحسین آسمان هشت مـهـری و مـه سه آسـمان دُرّ سـه، بیانـتـهـا یَـم یا عـلیّ بن الحسین آدم و جنّ و ملک، حور و پری هر صبح و شام مدحتت خوانـند با هم یا علیّ بن الحسین نجل مکّه، پور طاها، زادۀ سعی و صفا جان کعبه قلب زمزم یا علیّ بن الحسین گر دو عالم را به یک سائل ببخشی از کرم پیـش احسانت بود کم یا علیّ بن الحسین من نمیگویم خدایی گویم ای وجه خـدا بودی از خلقت مقـدّم یا علیّ بن الحسین آفـرینش از همان آغـاز سیرِ خویش را کرده با ذکرت منظّـم یا علیّ بن الحسین جنّت رویت پُر از گل بوسۀ خـون خـدا باغ حُسنت سبز و خرّم یا علیّ بن الحسین بعد تسبیح الهی ذکر خلقت مدح توست از زمین تا عرش اعظم یا علیّ بن الحسین روح، خود را تا نسازد مُحرم میقات نور نیست در کوی تو مَحرم یا علیّ بن الحسین از ملک بگرفته تا جنّ و بشر تا وحش و طیر سائل کوی تو، من هم یا علیّ بن الحسین هشت فرزندت چو شخص حضرتت والامقام خود چو آبائت مکرّم یا علیّ بن الحسین در وفات و قبر و مرگ و برزخ و حشر و صراط نیست با مهر توأم غم یا علیّ بن الحسین دوست دارم تا زمین بوس غلامانت شوم قد کنم چون آسمان خم یا علیّ بن الحسین دوست دارم تا قیامت عمر گیرم از خدا هر دم از مدحت زنم دم یا علیّ بن الحسین دوست دارم ناقهات در کوچههای شهر شام پا گذارد روی چشمم یا علیّ بن الحسین دوست دارم سیل سیل و بحر بحر و موج موج بر تو ریزم اشگ ماتم یا علیّ بن الحسین دوست دارم با سرشک دیده در بازار شام خون ز ساق پات شویم یا علیّ بن الحسین هیچکس نشنیده، گردد بر جراحات بدن حـلقـۀ زنجـیـر مرهم یا علیّ بن الحسین هیچکس نشنیده شادیّ و دف و چنگ و رباب دور تـوحـیـد مجـسّـم یا علیّ بن الحسین هیچکس نشنیده جای لاله بر مهمان کنند خار و خاکستر فراهم یا علیّ بن الحسین با که گویم شامیان آتش به فرقت ریختند جای عرض خیر مقدم یا علیّ بن الحسین با عـزای تو مدیـنه گشت یکـسر کربلا تـازه شد داغ مـحـرّم یا علیّ بن الحسین داغ هجـده یوسفت بر لالۀ دل بس نبود سوخـتی از آتش سم یا عـلیّ بن الحسین آنچه با تو در مسیر شام شد غیر از خدا کس نمیداند مـسـلّـم یا عـلیّ بن الحسین آن شررهایی که عمری در وجودت حبس بود سر کشید از نخل میثم یا علیّ بن الحسین |